با کودکان «درد دل» نکنید/ بچهها «دوستان» ما نیستند
درد دل کردن والدین با کودکان و نوجوانان میتواند بچهها را افسرده، پرخاشگر، عصبی، مضطرب و منزوی کند و آنها را به یک نوع از بلوغ زودرس برساند که متناسب با سن آنها نیست و در نهایت این بچهها در بزرگسالی نیز نشانههای بسیار پررنگی از افسردگی و اضطراب را از خود نشان میدهند.
جامعه ۲۴- آسیه اناری عضو تیم تخصصی کودک و نوجوان در انجمن ازدواج و خانواده کشور، درد دل کردن والدین با کودکان و نوجوانان را نوعی کودک آزاری هیجانی دانست و گفت: درد دل کردن والدین با کودکان و نوجوانان میتواند بچهها را افسرده، پرخاشگر، عصبی، مضطرب و منزوی کند و آنها را به یک نوع از بلوغ زودرس برساند که متناسب با سن آنها نیست و در نهایت این بچهها در بزرگسالی نیز نشانههای بسیار پررنگی از افسردگی و اضطراب را از خود نشان میدهند.
دکتر آسیه اناری در گفتگو با ایسنا، درباره علت درد دل کردن برخی والدین با کودکان خود، اظهار کرد: برخی والدین تصور میکنند، کودکان دوست آنها بوده و میتوانند درباره مسائل پیش آمده با آنها درد دل کنند. از سوی دیگر برخی والدین نیاز دارند درباره مسائل خود با فردی صحبت کنند، اما دوست یا آشنا و حتی مشاور خوبی برای صحبت و درد دل کردن ندارند و از این رو با فرزندان خود درد دل میکنند.
وی ادامه داد: برخی نیز به دلیل مسائل و ناراحتیهای پیش آمده در زندگی، سعی دارند با درد دل کردن و بیان مسائل، کودکان را نسبت به اتفاقات پیش آمده آگاه کنند و تصور میکنند فرزندشان آنقدر بزرگ شده که میتواند به حرفهای آنها گوش دهد. متاسفانه این مفهوم که بچه خود را باید دوست خود بدانیم در بین خانوادهها جا افتاده، حال آنکه تصوری بسیار آسیب زننده است و واقعیت این است که بچههای ما دوستان ما نیستند.
بیشتر بخوانید: موسیقی مورد علاقه تان شما را از آلزایمر نجات میدهد
به گفته این روانشناس بالینی کودک و نوجوان، از آنجا که کودکان و نوجوانان میتوانند تمام مسائل خود را به والدین بگویند، والدین نیز به اشتباه تصور میکنند که آنها نیز میتوانند درباره تمام مسائل رخ داده با فرزندان خود درد دل کنند و از این رو بعضا مشکلاتی را با بچهها مطرح میکنند که هیچ ربطی به آنها ندارد و در این میان توجهی به تواناییهای عاطفی و شناختی کودکان و نوجوانان برای شنیدن درد دلها، ندارند.
این عضو هیئت رییسه انجمن روانشناسی بالینی کودک و نوجوان معتقد است که به هیچ عنوان نظر و راهکاری که کودکان و نوجوانان پس از شنیدن مسائل والدین ارائه میدهند درست نیست چراکه کودکان و نوجوانان درک درستی از شرایط موجود ندارند و اگرچه در جنبههایی توانایی دارند، اما هنوز به بلوغ عاطفی و عقلانی کاملی نرسیدهاند و از این رو قضاوت آنها نیز مخدوش است.
بیان مسائل و انتقال تجربیات به فرزندان چه تفاوتی با درد دل کردن دارد
وی در ادامه سخنان خود تصریح کرد: گاهی میتوان درباره مساله و امور خانوادگی مثل تعویض خانه با کودکان و نوجوانان مشورت کرد، اما این مشورت کردن مسالهای متفاوت از گرفتن راهکار است چراکه بچهها باید در جریان امور عمومی مربوط به خانواده قرار گیرند، اما آنها توانایی تصمیم گیری درباره مشکلات والدین و اظهار نظر و قضاوت درباره مسائل را ندارند.
اناری درد دل کردن والدین با فرزندان را کاملا اشتباه دانست و درباره تفاوت بیان تجربیات و درد دل کردن، خاطر نشان کرد: ما میتوانیم در شرایط مقتضی درمورد خاطرات خود و مسائلی که آنها را حل کردهایم و پشت سر گذاشتهایم به عنوان انتقال تجربیات با کودکان و نوجوانان صحبت کنیم، اما این موضوع متفاوت از درد دل کردن است. درد دل کردن به معنای بیان احساسات غم و منفی خود درباره یک مشکل است. درد دل کردن با بچهها نوعی سوء استفاده از آنها و کودک آزاری هیجانی است. روان این بچهها آمادگی درک مشکلات ما را ندارد و بعضا ممکن است درک متفاوتی از واقعیت داشته باشند و به نوع دیگری متناسب با شناخت و توانایی خود مشکلات ما را ببیند.
عضو کمیته تخصصی روانشناسی بالینی کودک و نوجوان سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور، همچنین این را هم گفت که والدین با درد دل کردن با کودک خود، او را به نوعی از بلوغ زودرس دچار میکنند و مسئولیت تصمیم گیری برای شرایط ایجاد شده را در حالی به بچه خود محول میکنند که این مسئولیت بر عهده او نیست.
در واقع به گفته این روانشناس اگرچه میتوان کودکان و نوجوانان را در جریان شرایط خانوادگی و اتفاقات خانواده قرار داد، اما درد دل کردن با آنها برای گرفتن راهکار و یا قضاوت و حتی شنیدن ناراحتیها و مشکلات والدین، کار درستی نیست.
بچهها شنوندههای خوب درد دل والدین
احساس گناه بچهها در صورت عدم گوش دادن به درد دل والدین
عضو تیم تخصصی کودک و نوجوان در انجمن ازدواج و خانواده کشور، همچنین درباره واکنش کودکان و نوجوانان در برابر درد دل کردن والدین با آنها، توضیح داد: بچهها شنوندههای خوبی برای درد دل والدین هستند چراکه دلشان برای پدر و مادر خود میسوزد. کودکان و نوجوانان در چنین شرایطی تصور میکنند، والدین آنها شخص نزدیکی برای گفتگو و پناه بردن به او را ندارند و از این رو اگر به سخن و درد دل والدین گوش نکنند احساس گناه میکنند. آنها تصور میکنند والدینشان بیپناه اند و باید به درد دل آنها گوش دهند و در غیر این صورت عذاب وجدان میگیرند.
تغییر نگران کننده جایگاه والد و فرزندی با درد دل کردن والدین
این روانشناس کودک و نوجوان تحت عذاب وجدان قرار دادن کودکان برای شنیدن درد دل والدین را رفتار سمی والدین دانست و با بیان اینکه با درد دل کردن با کودکان حریم بین والد و فرزند برداشته میشود، تصریح کرد: در چنین شرایطی بچهها والدین را هم رده خودشان میبینند. به تعبیری جای والد و فرزند عوض میشود و این امر نگران کنندهترین اتفاقی است که میتواند بین والدین و بچهها رخ دهد، چراکه اینگونه کودک یا نوجوان تصور میکند در صورتی که به درد دل والدین گوش نکند والدین آسیب میبینند. در این شرایط والدین را ضعیف و خود را بیپناه حس میکند و در دنیای خارجی به دنبال شخص قدرتمندی برای حمایت از خود میگردد چراکه والدین را مورد اعتماد نمیبیند.
بچههای ما مورد مناسبی برای شنیدن درد دل ما نیستند
اناری در پایان سخنان خود به والدین توصیه کرد: فراموش نکنید که بچههای ما مورد مناسبی برای شنیدن درد دل ما نیستند. با بچهها درد دل نکنید، برای درد دل کردن باید یک دوست، همفکر و یا یک روانشناس داشته باشید. مشکلات خانواده به بچهها ارتباط دارد، ولی در این راستا نباید با آنها درد دل کرد و یا از آنها راهکارهای جدی برای مشکلات پیش آمده خواست و کودکان و نوجوانان را فقط میتوان در جریان تصمیمات خانوادگی قرار داد.